عجب شنبه ای

ساخت وبلاگ

چه شنبه اعصاب خرد کنی مثل کاروانسرا آدمیزاد میاد و میره و

مثل 118 تلفنا زنگ میخوره ،ناهار هم کباب و با پیاز خوردن و غر زدن

فک کنم اصلا از گلوشون پایین نرفت از بس گرون شده 

 (یه لقمه هم به ما رسید علی برکته الله )

بعد خوردن کباب مدیر انگاردوپینگ کرده بلند شد خونه تکونی(شرکت تکونی )

سوالهای متداولش اونم با صدای بلند:

این چرا اینجاس 

اونو چرا تا دینش پر کردین اونجا  

بابا ایرج (آبدارچی) بیا اینجا رو تی بکش بوی زوحم میاد (بوی نا منظورش بود )

تواین هیرو بیر یکی زنگ بهش : بابا چرا چک فلانی و برج 9 دادین بهش  ای بابا 

همکارم خانم ش هم وایساده دم دستش  هی میره میاد به من نگاه میکنه که عجب

گیر آدم خری افتادیم تو چشاشه 

تا  بادش منو نگرفته زودتر  5بشه  بلند شم برم  خدا رحم کنه 

اعصاب روان نمود برام 

 

نوشته شده در شنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۹ساعت 16:31 توسط راضیه|

آخراشه...
ما را در سایت آخراشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parandeazad32 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 23:08