به رسم انسانیت،انسان باشیم

ساخت وبلاگ
محیط اطرافمو یه چیزی تو مایه های شعب ابی طالب یا حکومت نظامی تصور میکنم . 

 

 

همین منشی که همش تحویلش میگرفتم که واسه خیلی از مسایل شخصیش غصه نخوره، 

یه چند روزی چس کنشو زده تو برق ، فکر کنم واسه اینه که بعداز کار منتظرش نمی مونم 

برسونمش .

شاید باورتون نشه که حدود یکساعت طول میکشه تا آماده بشه آرایش کنه کفش بپوشه  

ظرف غذاشو برداره کامپیوترشو خاموشه کنه ، دقیق یکساعت . بعد کمی مسیرمو دور کنم 

تا یه جایی برسونمش . اخه چه کاریه خودم 5 دیقه ای کیفمو برمیدارم  میزنم بیرون

آژانس دربستی کسی که نیستم ای بابا ، بخدا اعصابم نمی کشه آدمهای لاک پشت مانند

رو تحمل کنم .

یه دلیل دیگه اش هم اینه ، که خیلی تلاش کرد حقوقش به اندازه من بشه  مدیر عامل هم

خیلی محکم بهش گفته بود اصلا امکان نداره فلانی (من ) باید بیشتر باشه کجای دنیا حقوق

منشی با حسابدار یکیه ؟؟؟؟

شب عید حدود یه میلیون براش پاداش و مرخصی و کوفت و زهر مار  حساب کردم  که مدیر عامل

خیلی راضی نبود به خواسته من قبول کرد . 

مسئله خیلی جالبتر اینکه مچشو با یکی از بچه های قسمت فروش گرفتم که اونم داستان خودشو

داره طرف قسم میخوره میگه خیلی وقته باهم رفیقیم ،خودش (منشی )میگه دروغ میگه ساغیش 

و باید عوض کنه توهم زده و  از این چرت و پرتها 

امروز هم مهمون اومدشرکت بهش گفتن چایی بیار خیلی شیک با صدای بلند گفت دستم بنده بگید 

 خانم فلانی (من) بریزه ، آدم انقدر پر رو و وقیح   

بیایم خر نباشیم, ، حسادت نکنیم ، دروغ نگیم ، خوبیهای دیگران و ببینیم .

اینا وظایف انسانیه همه باید رعایت کنیم . به رسم انسانیت انسان باشیم,   

آخراشه...
ما را در سایت آخراشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parandeazad32 بازدید : 175 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:52